قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آشنایی با اختلالات روانی / اختلالات افسردگی / اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی
اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی
اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی

اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی

اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی

اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی Disruptive Mood Dysregulation Disorder شامل تحریک پذیری مزمن مداوم و شدید است. تظاهرات بالینی این تحریک پذیری به دو صورت مشاهده می شود:

شکل اول: فوران های خشم مکرر که عمدتا در واکنش به ناکامی به صورت کلامی یا رفتاری رخ می دهد (نوع رفتاری به شکل پرخاشگری شدید نسبت به دیگران، خود یا اثاثیه). این عصبانیت ها به دفعات زیاد (یعنی به طور متوسط حداقل هفته ای سه بار) در طی حداقل یک سال و حداقل در دو موقعیت متفاوت مانند خانه یا مدرسه رخ می دهند و با سن رشدی فرد متناسب نیستند.

شکل دوم: تظاهر تحریک پذیری شدید، خلق عصبانی یا تحریک پذیر مداوم و مزمنی است که در بین فوران های خشم آنی مشاهده می شود. این خلق عصبانی یا تحریک پذیر باید از صفات شخصیتی کودک نشأت گرفته باشد و در اکثر اوقات روز و تقریبا تمام روزها دیده شود و از نظر اطرافیان کودک چشمگیر باشد.

تظاهرات بالینی اختلال فوق باید با دقت از سایر بیماری های مرتبط به ویژه اختلال دوقطبی کودکان افتراق داده شود. در واقع افزودن این اختلال به DSM-5 نگرانی های قابل توجهی بود که در ارتباط با طبقه بندی تشخیصی و درمانی کودکانی که نسبت به کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی کلاسیک (یعنی دوره ای) تحریک پذیری مداوم، و مزمن تری داشتند، وجود داشت.

برخی از پژوهشگران تحریک پذیری شدید مستمر و غیردوره ای را وجه تشخیصی اختلال دوقطبی کودکان در نظر می گیرند هر چند هم DSM-5 و هم DSM-IV ایجاب می کنند برای تشخیص اختلال دوقطبی I و II باید ذر کودکان مبتلا حملات مجزای مانیا یا هیپومانیا دیده شود. در طول دهه های آخر قرن بیستم این عقیده پژوهشگران که تحریک پذیری شدید غیردوره ای یکی از تظاهرات مانیای اطفال است سبب افزایش چشمگیر میزان تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان شده بود.

این افزایش شدید بیشتر از آنجا نشأت می گرفت که در واقع بالینگران حداقل دو دسته تظاهرات بالینی مختلف را در یک طبقه تشخیصی با یکدیگر ترکیب می کردند. به این معنی که هم تظاهرات دوره ای کلاسیک مانیا و هم تظاهرات غیردوره ای تحریک پذیری شدید را به عنوان اختلال دوقطبی کودکان تشخیص می دادند. در DSM-5 کلمه اختلال دوقطبی منحصرا برای تظاهرات دوره ای علایم دوقطبی به کار گرفته می شود. در DSM-IV تشخیصی وجود نداشت که کودکان و نوجوانانی را دربرگیرد که شاه علامت آنها تحریک پذیری شدید، مستمر، غیردوره ای است، در حالی که در DSM-5 با لحاظ نمودن تشخیص اختلال کژتنطیمی خلقی ایذایی طبقه مجزایی را برای این تظاهرات در نظر گرفته است.

ملاک های تشخیصی

برای تشخیص اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی ۱۱ ملاک زیر بایستی در نظر گرفته شود:

A: فوران های خشم مکرر شدید که به صورت کلامی (مثلا پرخاش های کلامی) و یا رفتاری (مانند پرخاشگری فیزیکی به اشخاص یا اجسام) بروز می کنند و از نظر شدت یا مدت به هیچ وجه با موقعیت موجود یا عامل محرک آن همخوانی ندارند.

B: این فوران های خشم با سطح رشد و نموی فرد هماهنگی ندارند.

C: این فوران ها به طور متوسط هفته ای حداقل سه بار رخ می دهند.

D: در بین این فوران ها، در اکثر ساعات روز و تقریبا تمام روزها خلق بیمار تحریک پذیر یا خشمگین است و توسط دیگران قابل مشاهده است (مثلا والدین، معلمین و همسالان).

E: ملاک های A تا D برای حداقل ۱۲ ماه ادامه دارد. در طی این مدت هیچگاه دوره حداقل سه ماه متوالی وجود نداشته که بیمار فاقد تمامی ملاک های A – D باشد.

F: ملاک های A و D در حداقل دو مورد از موقعیت های زیر دیده می شود (منزل، مدرسه و یا همسالان) و در حداقل یکی از موقعیت ها شدید است.

G: این تشخیص را نباید برای بار نخست قبل از ۶ سالگی و یا بعد از ۱۸ سالگی گذاشت.

H: بر اساس اطلاعات حاصل از شرح حال یا مشاهده، سن شروع ملاک های A تا E باید قبل از ۱۰ سالگی باشد.

I: هیچگاه دوره مجزای خلقی طولانی تر از یک روز وجود نداشته است که در آن تمام ملاک های تشخیصی دوره مانیا یا هیپومانیا، به جز ملاک مدت، برآورده شده باشد.

نکته: خلق بالایی که متناسب با رشد فرد بوده و در رابطه با وقایع مثبت یا انتظار وقوع آن رخ می دهد را نباید به عنوان علامتی از مانیا یا هیپومانیا در نظر گرفت.

J: این رفتارها منحصرا در یک دوره افسردگی اساسی بروز نمی کند و توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود (مثلا اختلال طیف درخودماندگی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال اضطراب جدایی، اختلال افسردگی مداوم [افسرده خویی]).

نکته: این تشخیص را نمی توان هم زمان با اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال انفجاری متناوب، یا اختلال دوقطبی عنوان نمود ولی امکان هم زمانی آن با سایر اختلالات مانند اختلال افسردگی اساسی، اختلال ADHD، اختلال سلوک و اختلالات مصرف مواد وجود دارد. در افرادی که ملاک های تشخیصی هر دو اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی و اختلال نافرمانی مقابله جویانه کامل است باید فقط اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی را ثبت نمود. اگر فردی حتی یکبار دچار دوره مانیا یا هیپومانی شده است باید تشخیص اختلال فوق را کاملا کنار گذاشت.

K: این علایم ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده یا یک بیماری طبی یا عصبی دیگر نیست.

تشخیص افتراقی

اختلالات دوقطبی، اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال ADHD و اختلال افسردگی اساسی، اختلالات اضطرابی و اختلال طیف درخودماندگی، اختلال انفجاری متناوب.

منبع: راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ویرایش پنجم DSM-5، انجمن روان پزشکی آمریکا ۲۰۱۳، ترجمه دکتر فرزین رضاعی و دیگران، انتشارات ارجمند

 

   این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *