قالب وردپرس افزونه وردپرس
خانه / آشنایی با اختلالات روانی / اختلالات افسردگی / اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)
اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)

اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)

اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی)

اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) Persistent Depressive Disorder (Dysthymia) شامل خلق افسرده ای است که در اکثر اوقات روز و در اکثر روزها برای حداقل دو سال (یا حداقل یک سال در کودکان و نوجوانان) ادامه دارد. این اختلال، ترکیبی بهتر و کامل تر از اختلال افسردگی اساسی مزمن و اختلال افسرده خویی DSM-IV را ارائه می دهد. گاهی افسردگی اساسی پیش از اختلال افسردگی مداوم نیز وجود دارد. در بیمارانی که به مدت دو سال واجد تمام ملاک های تشخیص اختلال افسردگی اساسی بوده اند می توان تشخیص اختلال افسردگی مداوم و نیز اختلال افسردگی اساسی را مطرح نمود.

افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم، خلق خود را غمگین یا ماتم زده توصیف می کنند. در دوره خلق افسرده، باید حداقل دو مورد از شش علامت ملاک B (در بخش ملاک های تشخیصی) وجود داشته باشد. از آنجا که این علایم در واقع بخشی از تجربه روزمره زندگی فرد (به ویژه در موارد شروع زودرس اختلال) شده است (مثلا من همیشه این جوری هستم) امکان دارد خود بیمار از آن شکایتی نداشته باشد و در صورتی که از وی مستقیما سؤال نشود آن را ذکر نکند. در طی دوره دوساله فوق (در کودکان و نوجوانان دوره یک ساله) هیچگاه بیمار بیشتر از دو ماه بدون علامت نبوده است.

ملاک های تشخیصی

برای تشخیص اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) بایستی ۸ ملاک زیر در نظر گرفته شود:

این تشخیص ترکیبی از اختلال افسردگی اساسی مزمن و اختلال افسرد خویی DSM-IV است.

A: خلق افسرده در اکثر اوقات روز و در اکثریت روزها که یا خود فرد به آن اذعان دارد و یا دیگران مشاهده می کنند و برای حداقل دو سال ادامه دارد.

نکته: در کودکان و نوجوانان در برخی موارد خلق تحریک پذیر است و مدت یک سال هم کافی است.

B: در حالی که فرد افسرده است حداقل دو علامت زیر وجود داشته باشد:

۱- کاهش اشتها یا پرخوری

۲- بی خوابی یا پرخوابی

۳- کاهش انرژی یا خستگی

۴- افت اعتماد به نفس

۵- تمرکز ضعیف یا قدرت تصمیم گیری پایین

۶- احساس ناامیدی

C: در طی مدت دو ساله (در کودکان و نوجوانان یک ساله) اختلال، هیچگاه بیمار بیش از دو ماه متوالی فاقد علایم ملاک های A و B نبوده است.

D: ممکن است ملاک های تشخیص اختلال افسردگی اساسی برای دو سال متوالی استمرار داشته باشند.

E: هیچگاه دوره مانیا یا هیپومانیا وجود نداشته است و هیچگاه ملاک های تشخیصی اختلال خلق ادواری برآورده نشده است.

F: اختلال موجود توسط اختلال اسکیزوافکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی یا سایر اختلالات معین و نامعین طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی مداوم بهتر توجیه نمی شود.

G: اختلال موجود را نمی توان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده (مانند سوء مصرف مواد/دارو) یا یک بیماری طبی دیگر (مثلا کم کاری تیروئید) ربط داد.

H: علایم موجود از نظر بالینی باعث ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر جنبه های مهم کارکردی فرد می گردند.

نکته: از آنجا که چهار علامت از علایم مشمول اختلال افسردگی اساسی در فهرست علایم اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) وجود ندارند، فقط تعداد کمی از کسانی که دچار علایم افسردگی با استمرار بیش از دو سال هستند، ملاک های تشخیص اختلال افسردگی مداوم را برآورده نمی کنند. در این موارد اگر در بازه ای از دوره فعلی بیماری تمام ملاک های تشخیصی دوره افسردگی اساسی وجود داشته باشد باید تشخیص افسردگی اساسی را مطرح نمود. در غیر این صورت تشخیص سایر اختلالات افسردگی مشخص یا اختلال افسردگی نامعین مناسب تر است.

تشخیص افتراقی

اختلال افسردگی اساسی، اختلالات روان پریشی، اختلال افسردگی یا دوقطبی و اختلالات مرتبط ناشی از یک بیماری طبی دیگر، اختلال افسردگی یا دوقطبی ناشی از دارو/مواد، اختلال شخصیت.

منبع: راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ویرایش پنجم DSM-5، انجمن روان پزشکی آمریکا ۲۰۱۳، ترجمه دکتر فرزین رضاعی و دیگران، انتشارات ارجمند

 

   این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *