قالب وردپرس افزونه وردپرس
اختلال اسکیزوافکتیو
اختلال اسکیزوافکتیو

اختلال اسکیزوافکتیو

اختلال اسکیزوافکتیو

اختلال اسکیزوافکتیو Schizoaffective Disorder بر اساس وجود یک دوره مستمر بیماری که در طی آن فرد دچار علایم فعال یا باقیه ای اختلال روان پریشی است تشخیص داده می شود. معمولا ولی نه الزاما تشخیص در حین دوره روان پریشی بیماری گذاشته می شود. در دوره ای از دوران بیماری باید ملاک A اسکیزوفرنی تکمیل شود. ملاک B (اختلال عملکرد اجتماعی) و F (رد کردن اختلال طیف درخودماندگی و سایر اختلالات ارتباط دوران کودکی) که در مورد اسکیزوفرنی به کار می رود در اینجا ضرورتی ندارد.

علاوه بر برآورده شدن ملاک A اسکیزوفرنی باید یک دوره اختلال خلقی عمده  (افسردگی اساسی یا مانیا) نیز وجود داشته باشد (ملاک A اختلال اسکیزوافکتیو). از آنجا که عدم علاقه و لذت در اسکیزوفرنی شایع است، برای برآورده شدن ملاک A اختلال اسکیزوافکتیو دوره افسردگی اساسی باید شامل خلق افسرده فراگیر باشد (یعنی کاهش برجسته علایق و لذت کافی نیست). حملات افسردگی و مانیا در اکثر طول دوران بیماری دیده می شود (یعنی پس از برآورده شدن ملاک A) (ملاک C اختلال اسکیزوافکتیو).

برای افتراق اختلال اسکیزوافکتیو از اختلال افسردگی اساسی یا دوقطبی همراه ویژگی های روان پریشی باید هذیان ها و توهمات بیماری طی دوره ای حداقل دو هفته ای در غیاب یک دوره خلقی عمده (افسردگی یا مانیا) در طول کل مدت عمر بیماری وجود داشته باشند (ملاک B اختلال اسکیزوافکتیو). علایم ناشی از اثرات یک ماده یا یک بیماری طبی دیگر نیست (ملاک D اختلال اسکیزوافکتیو).

ملاک C اختلال اسکیزوافکتیو اشاره به این دارد که علایم خلقی منطبق با ملاک های یک دوره خلقی اساسی باید در اکثر دوران فعال یا باقیه ای بیماری وجود داشته باشند. ملاک C، ارزیابی علایم خلقی در تمام طول یک بیماری روان پریشی را ایجاب می کند که از این جهت با ملاک DSM-IV که فقط بر لزوم ارزیابی زمان حال بیماری تأکید داشت، تفاوت دارد. اگر علایم خلقی فقط در دوره نسبتا کوتاهی دیده می شوند، تشخیص اسکیزوافکتیو صحیح نیست و اسکیزوفرنی مناسب تر است.

برای تصمیم گیری در مورد ملاک تشخیصی C، بالینگر باید همه دوران بیماری روان پریشی را مرور نماید (یعنی مراحل علایم فعال و باقیه ای) و زمان های وجود علایم خلقی برجسته (درمان نشده یا نیازمند درمان با داروهای ضدافسردگی و یا تثبیت خلقی) که همراه روان پریشی بوده اند را مشخص نماید. برای تعیین صحیح این نکته نیازمند شرح حال دقیق و قضاوت بالینی می باشیم. برای مثال فردی با سابقه چهارساله ابتلا به علایم فعال و باقیمانده اسکیزوفرنی دچار حملات افسردگی و مانیایی می شود که در مجموعه هر دو بیشتر از یک سال از این چهار سال را  تشکیل نمی دهند، در این حالت ملاک C برآورده نمی شود.

ملاک های تشخیصی

برای تشخیص اختلال اسکیزوافکتیو بایستی ۴ ملاک زیر در نظر گرفته شود:

A: یک دوره مستمر بیماری که در طی آن یک دوره بیماری اساسی خلقی (مانیا یا افسردگی اساسی) همزمان با ملاک A اسکیزوفرنیا وجود دارد.

نکته: دوره افسردگی اساسی باید شامل ملاک A1 (خلق افسرده) باشد.

B: در طی سیر طول عمر بیماری، باید حداقل به مدت دو هفته و در غیاب حملات خلقی عمده (افسردگی و مانیا) هذیان ها و توهمات وجود داشته باشند.

C: علایمی که معیارهای یک دوره خلقی را کامل می کنند، در بخش اعظمی از کل دوره مراحل فعال و باقیه ای بیماری مشاهده می شوند.

D: این اختلال ناشی از تأثیر یک ماده (مانند دارو یا ماده سوء مصرفی) یا یک بیماری طبی دیگر نیست.

 نوع دوقطبی: این نوع وقتی به کار می رود که علایم مانیا بخشی از علایم موجود باشد. دوره افسردگی اساسی نیز ممکن است بروز کند.

نوع افسرده: این نوع وقتی کاربرد دارد که فقط حملات افسردگی اساسی همراه علایم بیماری تظاهر می کنند.

همراه کاتاتونیا: برای تعیین کاتانونی بایستی ملاک زیر مورد توجه قرار گیرد:

A: حداقل ۳ مورد از علایم زیر وجه غالب نمای بالینی را تشکیل می دهند:

۱- بهت (یعنی عدم وجود هرگونه فعالیت روانی حرکتی یا واکنش به محیط اطراف).

۲- جمود عضلانی (یعنی وضعیت گیری انفعالی بدن که حتی بر خلاف جاذبه زمین حفظ می شود).

۳- انعطاف پذیری مومی شکل (یعنی عدم وجود یا مقاومت کم در مقابل وضعیت دهی بدن توسط بالینگر).

۴- گنگی (عدم وجود یا پاسخ های کلامی خیلی کم. در صورت وجود زبان پریشی این ملاک را کنار بگذارید).

۵- منفی کاری (یعنی مقاومت یا عدم پیروی از دستورات یا محرک های خارجی).

۶- وضعیت گیری بدن (یعنی وضعیت گیری و حفظ فعالانه یک موقعیت ناجور حتی بر خلاف جاذبه زمین).

۷- ادا و اطوار (یعنی تقلید پر آب و تاب و غیر متعارف رفتارهای طبیعی).

۸- رفتارهای قالبی (حرکات تکراری، اعلب غیر طبیعی و بدون هدف).

۹- سرآسیمگی که به واسطه محرکی خارجی ایجاد نشده است.

۱۰- شکلک درآوردن.

۱۱- پژواک کلام (یعنی تقلید و تکرار گفتار دیگران).

۱۲- پژواک رفتار (یعنی تقلید و تکرار حرکات دیگران).

تشخیص افتراقی

اختلال روان پریشی ناشی از یک بیماری طبی دیگر، دلیریوم، اختلال عصبی شناختی اساسی، اختلال روان پریشی ناشی از دارو/مواد، اختلال عصبی شناختی ناشی از دارو/مواد، اختلال دوقطبی همراه علایم روان پریشانه، اختلال افسردگی اساسی همراه با علایم روان پریشانه، اختلال افسردگی یا دوقطبی همراه ویژگی های کاتاتونیک، اختلال شخصیت اسکیزوئید، اسکیزوتایپی یا پارانوئید، اختلال روان پریشی گذرا، اختلال اسکیزوفرنی فرم، اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی و سایر اختلالات معین و اختلال نامعین طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی، اختلال روان پریشی ناشی از یک بیماری طبی دیگر، اختلال افسردگی و دوقطبی.

منبع: راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی ویرایش پنجم DSM-5، انجمن روان پزشکی آمریکا ۲۰۱۳، ترجمه دکتر فرزین رضاعی و دیگران، انتشارات ارجمند.

 

   این مطلب را به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *